امام کوخ نشین یا امام کاخ نشین ؟!

اما در باورم این را مرور می کنم که مرده که دستش کوتاه است پس بر او تکلیفی نیست

اما باز با خودم کلنجار میروم که  پس وصیت را برای چه گذاشتند؟

امامی که برای یک ملت و جهان وصیت می نویسد برای بعد مرگ خود و نحوه ی دفن و مراسمات خود وصیتی نکرده ؟

آیا وقتی کار مزدوران و استعمارگران را پیش بینی و نوع برخورد را به ما وصیت کرده ، آیا نمی توانست پیش بینی کند که آیندگان و نوه - نتیجه های او چه سرنوشتی خواهند پیدا کرد و به چه آفت هایی دچار خواهند شد تا  وصیت های لازم را به آنها بکند ؟

من در عجبم از امامی که تا بوده به فکر فقرا بوده و زندگی خود را نیز بر بنای ساده زیستی قرار داده است اما اطرافیانش بعد مرگ او از او امامی کاخ نشین ساختند و در اذهان عمومی و آنهایی که امام را ندیده اند با دیدن این کاخ مقبره او را امامی می بینند که بویی از فقر و مردم مستضعف کشورش نبرده است!

آیا این همه هزینه برای مقبره ی رهبر کبیر انقلاب ضروری بوده ؟!

امامی که برای یک لیوان آب نیم خورده صرفه جویی میکرده راضی به این همه تجملات و بریز و بپاش بعد مرگش برای خودش بوده ؟؟؟؟!